یک قصه شیرین برای یلدا بگو
دوست دارم بنشینم قصههای قدیمی را دربارهی رسمها و عیدها و جشنها و عزاها (و همینطور نقل اتفاقهای مهم سیاسی-اجتماعی) از آدمهای معمولی بشنوم و برای همنسلهایم روایت کنم (مثل اینکه به این کار میگویند ثبت تاریخ شفاهی).
امشب فرصتش پیش آمد که از زبان یک نفر از نسل قبل، قصهی مردم آذربایجان را برای جشن شب یلدا بشنوم؛ یلدایی که نزدیک است. گفتم شاید برایتان جالب باشد.
البته تاکید میکنم که این داستان صرفا نقل قول است از یک فرد عادی که محقق نیست. درنتیجه ممکن است کاستی داشته باشد ... همچنین بخوانید : ازجشن یلدا و عادات شیرین مرسوم در ایران بیشتر بدانیم یا تحریفهایی به آن وارد شده باشد.
قصه را کوتاه نقل میکنم که حوصلهتان سر نرود. با این توضیح که هنوز در آذربایجان یلدا جشن مهمی است. آنقدر مهم که خانوادهها میوههای فصلهای دیگر را به زحمت نگه میدارند تا شب یلدایشان پر باشد از هر چه برکت و خوبی است.
و اما قصه: یه پهلوونی بود، کوراوغلی، که مردم خیلی دوستش داشتند. یه شب سرد که کوراوغلی بار سفر رو از دِهی بسته بود به سمت دِه دیگه، طوفان شد و برف شدیدی اومد. اونقدر که کوراوغلی و اسبش نه راه پیش داشتند، نه راه پس. مردم دِه اول نگران بودند که چی به سر کوراوغلی میآد و مردم دِه دوم چشمبهراه و منتظر.
اون شب، طولانیترین شب سال بود. یلدا بود. تا روز بعد دل مردم هزار جا رفت. نکنه پهلوونشون توو سوز سرما مرده بود؟ صبح که میشه، بعد از اون شب سرد و تاریک و طولانی، مردم کوراوغلی رو توو دشت پیدا میکنند. میدونید چهجوری زنده مونده بود؟ شکم اسبش رو باز کرده بوده و توو گرمای بدن اسب خوابیده بوده. مردم که زنده پیداش میکنند، کلی خوشحال میشوند و زنده موندن پهلوونشون رو جشن میگیرند.
شب یلدا ( چله ) : شب اول چله بزرگ زمستان را که مقارن با شب اول دیماه است، شب یلدا می گویند در این شب که بلندترین شب سال است، اکثر خانواده ها در شیراز به شب زنده داری می پردازند. بعضی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند و برای پذیرایی از آنها و نیز صرف غذا سفره ای می گسترند. این سفره که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست، در اطاقی گسترده می شود، اینه و قاب عکس حضرت علی (ع) در آن قرار می گیرد، یکی دو لاله و چند شمع زیبا و نگین در آن گذاشته و روشن می کنند. در حاشیه آن درظرفی زیبا مقداری اسپند می گذارند و روی آن را آتش می ریزند تا بوی آن در اطاق بپیچد.
از میوه ها انار و مرکبات و به ویژه هندوانه باید در سفره باشد. از انواع تنقلات نخودچی، کشمش، حلوای ارده و اجیل مشکل گشا و رنگینک و ارده شیره و خرما و انجیر نیز درسفره گذاشته می شود. غذای ویژه سفره شب یلدا هویج پلو است.
شیرازی ها معتقدند که عموم مردم یا گرم مزاجند یا سرد مزاجند و در شب یلدا آنها که گرم مزاجند باید حتماً انواع خنکی ها مانند هندوانه بخورند تا طبعشان برگردد و سرد مزاج شوند و آنها که سرد مزاجند، باید در این شب از انواع گرمی ها مانند: خرما، رنگینک، انجیر و ارده شیره بخورند تا مزاج آنها نیز به گرمی برگردد. در این شب، تا دیرگاهان می نشینند و به شوخی، گفت وگو، خاطره گویی و مشاعره و شب زنده داری می پردازند . فال حافظ نیز در میان خانواده ها، بخصوص در این شب رواج فراوان دارد.